شنبه تا پنجشنبه : 8:00 الی 16:00
۰۲۱-۳۳۹۵۲۶۲۷
تهران، ناصرخسرو، سرای سقاباشی

نسبت حضرت ام البنین(سلام الله علیها)

فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربیعة بن عامر، معروف به وحید بن کلاب بن عامر بن صعصعه، و مادرش لیلی دختر مالک بن جعفر بن کلاب، و عمویش لبید شاعر است. فرزندانش عبارت بودند از عباس، جعفر، عبد الله و عثمان که همگی با امام حسین علیه السّلام در کربلا شهید شدند.

ازدواج امیرالمومنین علی (علیه السلام) با ام البنین (سلام الله علیها)

پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام ، امام علی علیه السلام از برادرش خواست برايش همسرى از تبار دلاوران برگزيند. عقيل ، ام البنين كلابيه علیها السلام را برایشان برگزيد كه قبيله و خاندانش، در شجاعت بى مانند بودند. امام علی عليه السلام در همسر عقلى سترگ ، ايمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نيكو مشاهده كرد و او را گرامى مى داشت.

حضرت ام البنین(سلام الله علیها) و دو سبط پیامبر( صلی الله علیه و آله)

حضرت ام البنين علیها السلام بر آن بود كه جاى خالى مادر آنها را در زندگى دو سبط پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پر كند؛ حضرت ام البنين علیها السلام، فرزندان دخت گرامى رسول اكرم صلى الله عليه و آله را بر فرزندان خود كه نمونه هاى والاى كمال بودند مقدم مى داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مى كرد.

اهل بیت (علیهم السلام) و حضرت ام البنین(سلام الله علیها)

محبت بى شائبه ام البنين سلام الله عليه در حق فرزندان رسول خدا صلى الله عليه و آله و فداكاری هاى فرزندان او در راه سيد الشهداء عليه السلام، در تاريخ بى پاسخ نماند. اهل بيت عصمت و طهارت در احترام و بزرگداشت آنان كوشيدند و از قدردانى نسبت به آنان چيزى فرو گذار نكردند.

ویژگی های حضرت ام البنین (سلام الله علیها)

وفا صفتی ارزنده و ستودنی است و در هر کسی باشد، او را گرامی و عزیز می گرداند. وفاداری و پای بندی به عهد و پیمان، فضیلتی بزرگ است که حتی در میان صفت های دیگر، خودنمایی می کند و منزلتی والا دارد؛ زیرا آراسته شدن به وفاداری و ملکه شدن آن در روح و روان آدمی، مستلزم پاکی و مراقبت همیشگی و پیروزی بر همه زشتی ها و وسوسه های شیطانی است.
اگر آنچه وفا به آن مربوط می شود، اسلام، امامان معصوم علیهم السلام و خاندان وحی باشند، صفت وفا ارزشی آسمانی به خود می گیرد. ام البنین علیها السلام در خاندانی پرورش یافت که وفاداری به ارزش های انسانی در آن فضیلتی سترگ شمرده می شد. از این رو، این خوی خدایی با وجود او درآمیخت و ملکه وجودش گشت. ایشان نیز این صفت را در محضر مولاعلی پروراند و در وجود فرزندانش جاری ساخت. ام البنین سلام الله علیها همچنان که در زندگانی علی علیه السلام و فرزندانش، کمال وفا را در حقّ آنان نگاه داشت، پس از شهادت امیرالمؤمنین نیز بر این وفاداری باقی ماند. بدین جهت، پس از شهادت جانسوز علی با هیچ مرد دیگری ازدواج نکرد. (ابن شهرآشوب، بی تا: ج۳، ۳۰۵). همین حس ایمان و وفاداری در وجود ابالفضل تجسم یافت؛ هنگامی که آب گوارا در کف داشت، به یاد لب تشنه بردار، آب را فرو ریخت. (مدرسی، ۱۳۸۲، ۱۵؛ سالکی، ۱۳۸۲: ۵۶).

حضرت ام البنین سلام الله علیها که از دامان خاندانی ادب پرور و برخاسته بود، در محضر اسوه ادب  علی  آن را بارور ساخت و الهی گردانید. او در پیشگاه خدا ادب بندگی را نگاه می داشت و نسبت به مردم فروتن بود؛ ولی بزرگ ترین نمود ادب او، در برابر علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و فرزندان معصوم آنان است. هنگامی که به خانه علی قدم نهاد، خود را نه به عنوان جانشین فاطمه علیها السلام، بلکه به عنوان خادم فرزندان فاطمه سلام الله علیها می دانست. با آنان به ادب رفتار می کرد و آنها را گرامی می داشت. عباس از این سرچشمه ادب، تربیت آموخت که بردارش حسین را همیشه یا سیدی یا اباعبدالله خطاب می کرد و همواره ادب را در گفتار و رفتار خود نسبت به فرزندان زهرا نگاه می داشت. (الحائری، بی تا: ج۱، ۴۴۳)

شق و محبت به ولایت با جان او آمیخته بود. او علی علیه السلام را نه تنها به عنوان همسر، بلکه به عنوان برادر رسول خدا و حجت خدا در میان مردم می دید و همسان به فرزندان معصوم او می نگریست. صفا و صمیمیت در محبت ایشان به مقام ولایت، موج می زد. هرگاه حسنین را بیمار می دید، دست مهربانی بر سرشان می کشید و همچون مادر از آنان پرستاری می کرد. با سخنان مهربانه اش، دل هایشان را آرامش می داد و در برابر آنان فروتنی می کرد. هرگاه با آنان روبه رو می شد، به ایشان لبخند می زد. (سویج، ۱۳۷۷ق: ۵۰). هنگام وداع با پسرانش وقتی که همراه اباعبدالله به سوی مکّه و کربلا حرکت می کردند، با روی باز از آنان استقبال کرد. پاسداری از وجود حسین را به آنان سفارش فرمود و فداکاری در راه حسین را به آنان گوشزد کرد. (عبدالامیر انصاری، ۱۳۷۵: ۲۴). به راستی، برای او آسان بود که داغ جانسوز چهار فرزندش را ببیند، ولی حسین به سلامت باشد؛ پسرانش در راه حسین قطعه قطعه گردند، وی حسین بماند. از این رو، وقتی بشیر خبر شهادت شهیدان کربلا را آورد، ایشان نخست نه از فرزندانش، بلکه از حسین پرسید و سراغ حسین را گرفت و گفت: «فرزندانم فدای حسین باد». (عبدالامیر انصاری، ۱۳۷۵: ۲۶).

دلیری و شجاعت صفتی است که وجودش در مردان، به آنان برتری و بزرگی می بخشد. اگر این صفت در وجود زنی نهفته باشد که خود دارای کمال علمی و ادبی نیز هست، از او شخصیتی سرآمد و ممتاز می سازد. ام البنین سلام الله علیها از خانواده ای برخاسته بود که معدن شجاعت و سرچشمه رشادت و غیرت به شمار می آمدند. به همین دلیل، وقتی علی علیه السلام از عقیل در مورد همسری که فرزندی شجاع بپرورد، راهنمایی خواست، او را به ام البنین سلام الله علیها که خاندانش همه از شجاعان و پهلوانان عرب بودند، راهنمایی کرد. ام البنین سلام الله علیها این صفت خاندانش را به ارث برده بود. پس از شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش و شهادت عباس و دیگر فرزندانش در بقیع حضور می یافت و عبیدالله فرزند خردسال عباس را نیز به همراه می برد. این روحیه، شهامت و شجاعت او در مقابل باطل نشان می دهد. به یقین، در آن فضای خفقان به بقیع آمدن و عزاداری کردن به گونه ای که مردم جمع شوند و با او هم ناله گردند (سماوی، ۱۳۷۷: ۵۶؛ طبری، بی تا: ج۶، ۲۹۶؛ اصفهانی، ۱۳۷۲ق: ۸۵؛ سویج، ۱۳۷۷ق: ۷۰). عمل عاطفی صِرف نیست، بلکه رنگ و بویی سیاسی دارد. در آن شرایط که یزیدیان از پیروزی موقت خود سرمست بودند و حتی مدینه را نیز در واقعه حرّه به خاک و خون کشیدند، این چنین خودنمایی و شجاعت، تنها از شیرزنی همچون ام البنین سلام الله علیها برمی آید که از آبشخور شجاعت سیراب گشته باشد. از دامن چنین مادری، عباس برخاست و با رشادت هایش در کربلا، دل اهل بیت علیه السلام حسین را تسکین داد.

در این جا به دو نمونه از موارد صبر و بردباری آن بانوی بزرگوار در مقابل مشکلات، اشاره می کنیم: ۱- مورخان نقل می کنند که روزی امیر مؤمنان، عباس علیه السلام را در دامان خود گذاشت، آستینهایش را بالا زد و امام درحالی که به شدت می گریست به بوسیدن بازوان عباس علیه السلام پرداخت. ام البنین حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه می کنید؟» حضرت با صدایی آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.» امّ البنین شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آنها خواهد آمد؟» حضرت با آوایی مملوّ از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آنها از ساعد قطع خواهند شد». این کلمات چون صاعقه ای بر امّ البنین فرود آمد و قلبش را ذوب کرد. سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع می شوند؟» امام به او خبر داد که فرزندش در راه یاری اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهی و ریحانه رسول اللّه صلی الله علیه و آله دستانش قطع خواهد شد. امّ البنین به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریک شدند. (مقرم، ۱۳۶۹ق: ۱۹) در این لحظه بود که امّ البنین عظمت و عمق ایمان خود را نشان داد و به دامن صبر و بردباری چنگ زد و خدای را سپاس گفت که فرزندش، فدایی سبط گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و ریحانه او خواهد بود. ۲- جمله معروف او هنگام شنیدن خبر شهادت چهار فرزند خویش مقام صبر و تحمل این مادر را آشکار کرده و زینت بخش صفحات تاریخ کربلا شده است. با آنکه بشیر خبر شهادت حضرت ابو الفضل علیه السلام ۳۴ ساله، عبد اللّه ۲۴ ساله، عثمان ۲۱ ساله و جعفر ۱۹ ساله را به مادرشان می دهد، وی صبر و بردباری می کند و فقط از امام خود می پرسد. (کحاله، ۱۳۷۹ق: ۲۴۳).

سخنوری و شاعری، ویژگی هایی است که جامعه فخر بر تن آدمی می پوشانند و هنری هستند که برای دارنده آن، مایه افتخار به شمار می آیند. سخنوری و شاعری در میان اعراب صدر اسلام نیز امتیاز برجسته ای به شمار می رفت. هر کس از این هنر والا بیش تر بهره داشت، بلند مرتبه تر و گرامی تر بود. همانگونه که گفته شد خاندان کلاب در میان عرب، به ویژگی های نیکویی همچون شجاعت، سخاوت، شاعری و سخنوری و… زبانزد بودند. در میان قبیله کلاب از شاعران و سخنوران بزرگ بودند، علامه نقوی در کتاب زینب کبری سلام الله علیها در این باره می نویسد: ام البنین سلام الله علیها از زنان فاضلی بود که به حقّ اهل بیت علیهم السلام شناخت کامل داشت. همچنین ایشان به شیوایی و رسایی سخن می گفت. (ربعی (نقوی)، ۱۴۱۱ق: ۲۵). عمر رضا کحّاله در اعلام النساء او را شاعری خوش بیان معرفی می کند. (کحّاله، ۱۴۰۴: ج۴، ۴۰). سیدمحسن امین نیز در اعیان الشیعه چنین می نویسد. (امین، ۱۴۰۳ق: ج۸، ۳۸۱). او از این سخنوری و شاعری سود می برد و مردم را به دور خود در بقیع گرد می آورد و با هم نوحه سرایی می کردند.

یکی از دلایلی که باعث شد امّ البنین سلام الله علیها در عشق به حسین بن علی علیه السلام ذوب شود و با تمام وجود پیرو اهل بیت علیهم السلام شود و به رفیع ترین درجات ایثار و فداکاری در این راه نایل آید و از خود و فرزندانش و هرآنچه دارد، شمع هایی بسازد تا گِرد وجود نازنین ریحانه رسول الله صلی الله علیه و آله و جگر گوشه بتول سلام الله علیها بسوزند و بسازند تا از او حمایت و دفاع کنند، احساس مسؤولیت ام البنین در برابر اهل بیت علیهم السلام بود. در همین راستا، حضرت امام جواد علیه السلام فرمود: «مؤمن به سه خصلت نیاز دارد: توفیق الهی، واعظ درونی و ناصح بیرونی.» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ۳۲۶). باید گفت این بانوی گرامی (ام البنین) هر سه خصلت یاد شده را داشت؛ بدین معنی که او، هم از توفیق و مدد الهی دراین مسیر بهره برد و هم از واعظ درونی در ارتباط با احساس مسؤولیت نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله برخوردار شد و هم از ارشاد و راهنمایی های همسرش، علی بن ابی طالب علیه السلام، به عنوان ناصح بیرونی استفاده کرد و با این خصلت ها برتر از دیگر زنان شد. (الزهیر الجعفری، ۱۳۸۶: ۴۹)

زندگانی ام البنین همواره با بصیرت و نور دانش همراه بوده است و این ویژگی والا در جای جای کتب تاریخی ذکر شده است و ما را با عظمت این بانوی عالمه و فاضله آشنا می سازد. علاقه ام البنین به اهل بیت علیهم السلام و بصیرت دینی او به امامت به قدری بود که درباره او می نویسند: «برای عظمت و معرفت و بصیرت ام البنین کافی است که او هر گاه بر امیرالمؤمنین وارد می شد و حسنین مریض بودند با ملاطفت و مهربانی با آنها صحبت می کرد و از صمیم قلب با آنها برخورد می کرد چونان مادری مهربان و دلسوز، علمِ سرشارِ وی در کلام او و فرزند بزرگوارش عباس نمایان بود. او از محدثات شیعه است و فرزندان خود را با علم و دانایی تربیت کرد. اگرچه آنان فرزندان «باب علم نبی» بودند اما از دانش مادری هم بی بهره نبودند چنان که حضرت علی علیه السلام در مورد عباس می فرماید: «همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا می گیرد از من معارف را فرا گرفت» ام البنین سلام الله علیها که خود از دانش و فضیلت مایه داشت، در خانه علی نیز از کمالاتی علوی سرشار گشت، به گونه ای که همه آنانی که از ام البنین سلام الله علیها نامی برده اند، وی را به فضل و کمال و علم ستوده اند. از این رو، عشق و علاقه او نسبت به اهل بیت علیهم السلام و علی تنها در روابط عاطفی نبود، بلکه از آگاهی و شناخت وی نسبت به آنان سرچشمه می گرفت. برخی افراد مانند سیدمهدی سویج در کتاب ام البنین سلام الله علیها سیدۀ نساء العرب در بیان فضل و دانش او، ایشان را با جناب زینب کبری سلام الله علیها البته در سطح پایین تر مقایسه می کند و او را به صفت عالمه می ستاید. این ویژگی آشکارا درباره هیچ کس جز زینب کبری گفته نشده است. (سویج، ۱۳۷۷ق: ۵۱).آکارئون

سنگینی مصیبت امام حسین علیه السلام و لزوم پاسداری از نهضت عاشورا و رساندن پیام آن به آیندگان اقتضا می کرد که بازماندگان و وابستگان این حادثه، آن را با هر روش ممکنی زنده نگاه دارند. یکی از این راه ها، برپایی مراسم سوگواری و عزای عمومی بود. ام البنین سلام الله علیها یکی از کسانی بود که این وظیفه مهّم را برعهده گرفت و آن را به انجام رسانید. از ویژگی های بسیار مهم ایشان ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه خوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل های آینده برساند. بی شک، این موضوع افزون بر بار سیاسی، بارِ عاطفی نیز داشته است. همانگونه که اشاره شد، ام البنین سلام الله علیها سخنوری توانا و شاعری خوش بیان بود. (کحّاله، ۱۴۰۴ق: ج۴، ۴۰؛ امین، ۱۴۰۳ق: ج۸، ۳۸۹). وی به همراه فرزند عباس  عبیدالله  در بقیع حاضر می شد و بر شهیدان کربلا نوحه سرایی می کرد. (اصفهانی، ۱۳۷۲ق: ۹۰).

سوگواره

لاتَدعُونّی ویکَ ام البنین، تذکّرینی بلیوث العرین

کانت بنونَ لی اُدعی بِهِم، وَالیَوْمَ أصبحتُ وَلا مِن بَنین

أربعةُ مِثلَ نُسورُ الرّبی، قَد وَاصَلوا الموَتَ بِقطعِ الوَتین

ای زنان مدینه! دیگر مرا ام البنین مخوانید و مادر شیران شکاری ندانید. من فرزندانی داشتم که به خاطر آن ها مرا ام البنین می گفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده و همه را از دست داده ام. آری، من چهار باز شکاری داشتم که آن ها را هدف تیر قرار دادند و سر از تنشان جدا کردند…

پخش ویدیو